اسطورههای ترکمنها
اسطورههای ترکمنها
این ارزشها در سیر تاریخی و اجتماعی یک قوم گاه به علت فشار های درونی یا بیرونی، متغیر، تحریف و یا به صورتی ساده شده به نسلهای بعدی منتقل میگردد. نسلهای بعدی بدون شناخت دقیق از چگونگی شکلگیری آن، با حرکات تقلیدی محض، آن را تقلید میکنند، فیالمثل حرکات ظریفی که در هنر قالیبافی و یا نمد وجود دارد برای نسل امروز مفهوم روشنی ندارد.
از مشهورترین اسطوره ترکان، اسطوره (ارکنه گون) است که داستان گم شدن قوم در کوههای (ارکنه گون) و بازگشت موفقیتآمیز به سرزمین پدری است.( ایلخان، نسل پنجم اوغوزخان، معاصر با سوینچخان تاتار بود تا این زمان بین اوغوزها و تاتارها هیچگونه برخورد نظامی و جنگی صورت نگرفته بود.
سوینچخان، بعد از بقدرت رسیدن، کازاخها و قرقیزها را متحد ساخته بر سر اوغوزها تاخته تمام آنها را نابود ساختند، زن و فرزندان ایلخان نیز به اسارت تاتارها در آمد.
قیان فرزند ایلخان به همراه پسر عموی خود (نکوز) و زن و فرزندان از اسارت تاتارها فرار کرده به میان کوه و دشت رفتند. آنان به کوهی رسیدند که باریکه راهی داشت، آنان از راه یافته به وسط کوهها و جنگلها رسیدند، به گونهای که راه برگشت را نمیدانستند، در آنجا جلگهای یافتند که رودهای پر آب و چشمههای فراوان و درختان میوه و شکار فراوان داشت.
آنان در زمستان از گوشت رمههای خود و در بهار از شیر آن تغذیه میکردند، نام آن منطقه را (ارکنهگون) گذاشتند (ارکنه به معنای کمره کوه و گون به معنای صحرا و محل سرسبز است). آنان در آنجا ماندند و فرزندان زیادی آوردند.
فرزندان قیان را قیات میگفتند که اینان از نظر تعداد زیادتر از اولاد نکوز بودند، فرزندان نکوز را عدهای نکوزلی و عدهای (دورلقان) گفتند. قیان به معنی سیل و چشمهزاری که از کوه به صورت چشمه روان است میباشد. چون فرزندان ایلخان مانند سیل روان میشدند آنان را قیان گفته که قیات جمع قیان است.
آنان در آنجا به مدت چهارصد سال در (ارکنهگون) مانده، تعداد زیادی طایفه و تیره پدید آمد. بعد از آن قورولتای (مجلس) تشکیل داده گفتند که ما از پدرانمان شنیدیم که در بیرون از کوه جای وسیعی است که یورت (سرزمن) پدرانمان بوده و به آنجا برگردیم همه موافقت کردند، ولی هرچه گشتند راه بازگشت نیافتند.
یک آهنگر گفت که در این کوه منطقهای است که آهن دارد. اگر آنجا آتش روشن کنیم، آهن ذوب شده و ما راه عبور را پیدا خواهیم کرد. طبق دستور آهنگر به تمام افراد ایل دستور جمعآوری ذغال و هیزم را دادند و در مجاور غار روشن کردند و در هفتاد نقطه پلهای کوچک ساختند و بدین ترتیب راه عبور را یافته به سرزمین پدری باز گشتند. از آن پس در بین اغوزها رسم گردید که آهنی را در آتش گداخته به روی آن ابتدا خان بزرگ با چکش میکوبد، سپس بقیه افراد ایل هم این کار را انجام میدهند و عید میگیرند.
در این اسطوره دو موضوع شاخص است یکی احترام به سرزمین پدری است که در ضرب المثلهای عامیانه و سخنان بزرگان نیز آمده و حتی در اشعار مختومقلی نیز احترام به سرزمین پدری نمایان است.
شاخص دوم نقش آهن و آهنگر است، که این تحول را در ساخت وسایل زندگی نظیر وسایل اسب، وسائل خیش و گاوآهن و ارابهسازی بوجود آورد.
از افسانههای قدیمی و حماسی ترکمنها افسانه پیدایش اقوام یموت، تکه و گوگلان است.
در این داستان مردی سه زن داشته و در ایام حاملگی، هر کدام از زنها از شوهر شکارچی خود تقاضای گوشتی را میکنند. شوهر برای زن اولش قوچ کوهی را شکار کرده میآورد و برای زن دومش شکاری پیدا نمیکند در نتیجه، گرگی را شکار کرده، جگر آن را برای زنش میآورد. و برای زن سومش گوسفند آبی رنگ که در ضمن لنگ بوده، کشته، میآورد.
هنگام تولد پسران، زنان از شوهر خود برای آنها تقاضای اسم میکنند. شوهر برای پسر اول نام (تکه) را انتخاب میکند (قوچ کوهی در ترکمنی تکه نامیده میشود) و برای فرزند دوم نام (یموت) و برای فرزند سوم، نام گوگلان را انتخاب میکند. وی میگوید که نسل تکهها مردمانی با فکر و هنرمند، نسل یموت مردمانی مثل گرگ شجاع و دلیر و نسل گوگلان مردمانی عاشق و شاعر پیشه خواهند شد.
در سایر افسانههای حماسی، گوشههایی از زندگی ترکمنها ترسیم میگردد که در حرکات اجتماعی و گاه در پوشش زنان و مردان و بعضی نیز در سنتهای اجتماعی نفوذ کرده، به دوران ما رسیده است.
منبع
تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن ها، امین گلی
مارقوش ترکمن صحرا
شرکت بازرگاني و گردشگري
www.margush.ir
Tel: 0172 – 222 12 28
TelFax: 0172 – 229 14 49
Mobile: 0939 229 14 49
استفاده از مطالب سايت با قيد منبع مانعي ندارد.