اغوز خان
اغوزخان سر دسته ترکهای اغوز بود که وارد آسیای غربی شدند. امروزه اصلیت اکثریت ترکمنهای جهان و مردم ترکیه و آذربایجان (شمال و جنوب رود ارس) را از ترکهای اغوز میدانند. زبان ترکی ترکمنها، آذربایجان و ترکیه زیر شاخه ترکی اغوز میباشد.
اغوزخان در دعایی که در زیر آمده است آرزوی سعادت برای تمامی تورکها دارد. این متن بوسیله دکتر رضا نور از ترکی باستان به ترکی استانبولی معادل سازی شده است.
اغوزخان ابن قراخان از فرزندان یافث بن نوح است. مولف قاموس الاعلام مینویسد:
وی قدیمیترین پادشاه ترک است.
گویند: بر ترکستان مدتی فرمانروایی کرد. و اراضی بسیار تحت تصرف خود درآورد و کشور خویش را توسعه فراوان بخشید. و خداوند شش فرزند به نامهای گون خان، آی خان، ییلدیزخان (اولدوزخان)، گوک خان، طاغ خان، و دنیز خان (دریا) به وی بخشید. سه فرزند اولی قسمت شرقی کشور موروثی پدر را تصاحب کردند و سه فرزند دیگر قسمت غربی را و از هر یک چهار فرزند بوجود آمد که جمعاً 24 تن که اجداد اعلای ترک بشمار میروند و همه این طوایف که از نژاد اینان هستند به بیست و چهار تیره منقسم شدهاند و برحسب تحقیقات زبان شناسان سه خاندان اوغوزخانیان، سلجوقیان و عثمانیان از سه فرزند مقیم کشورهای غربی یعنی طاغ خان و دنیزخان و گوک خان، خان آسمان بوجود آمدهاند. یکی از این تیرهها ایل بایات است که در این مقاله به آن میپردازیم.
ایل بایات
واژه بیات که به صورت بایات هم ضبط شده به معنای ثروتمند و پرنعمت است. اصل این قبیله در نسبنامههای افسانهای ترکان به «بای آت» پسر دوم گون خان پسر اغوزخان است.
قبیله بیات همچون سایر قبایل بزرگ ترک علامتی مخصوص دارد.
ورود قبیله بیات به فلات ایران در اوایل قرن پنجم و مقارن حملات غزان و سلجوقیان ذکر شده است و در مسیر کوچ نظامی خود تا صحاری شام و سواحل مدیترانه پیش رفتهاند. در این پیشرویهای پر ماجرا گروههایی از این قبیله بتدریج در بعضی نواحی عراق عجم کردستان (اراک) و لرستان استقرار یافتند. چنانکه خبر انتصاب امیرسنقر بیاتی (مقتول) به نیابت حکومت بصره از جانب امیر آقسنقر بخاری اقطاعدار این ولایت از سابقه دراز حضور بیاتها در ایران و عراق عرب حکایت میکند (ابن خلدون ج. ص). استقرار قبیله بیات در بعضی نواحی غربی ایران پس از چندی به تشکیل دولت محلی کوچکی در اراضی میان لرستان کوچک و عراق عرب انجامید اما خصومت حاکمان بیات و اتابکان لر سرانجام به انقراض حکومت بیات منجر شد و اتابک شجاعالدین خورشید شاه حاکم لرستان که از دست اندازیهای مکرر ترکان بیات به متصرفات خویش خشمگین بود بر سر آنان تاخت. در نتیجه آخرین حاکم بیات هزیمت یافت و قلمرو او که به ولایت بیات مشهور بود به تصرف سپاه خورشیدشاه درآمد.
رؤسای طوایف بیات عراق عجم که ظاهرا بزرگترین گروه از آق بیات به شمار میآمدند در سالهای سلطنت شاه طهماسب اول از جمله بزرگان دولت صفوی محسوب می شدند. سلیمان بیگ و برادرش حسن بیگ یوزباشی قورچیان بیات پیش از اینکه به سبب رفاقت با اسماعیل میرزا پسر شاه طهماسب اول مغضوب شوند از امرای بزرگ و مقرب شاه صفوی بودند (نویدی ص ??? تاریخ قزلباشان ص ??). حتی صدماتی که شاه صفوی بر این طوایف وارد آورد مانع از اطاعت و خدمتگزاری آنان نشد. هنگامی که القاص میرزا برادر شورشی شاه طهماسب با حمایت سلیمان قانونی پادشاه عثمانی از عراق عرب تا قم پیش آمد جمعی از طوایف بیات عراق عجم که در حدود قم می زیستند به مقابله با القاص میرزا شتافتند. جنگجویان این طایفه در جنگ مغلوب و به دستور القاص میرزا کلیه اسرای طایفه بیات اعدام شدند ( عالم آرای شاه طهماسب ص ???). طوایف بیات عراق عجم همچنین مدتی در ملازمت و خدمتگزاری سلطان مصطفی میرزا پسر شاه طهماسب بودند. سلطان مصطفی میرزا که از دوستداران سلطنت برادر خود سلطان حیدر میرزا بود پس از قتل برادر به دست هواداران اسماعیل میرزا برادر دیگر خود به امیدنجات به میان طایفه بیات گریخت . حاجی اویس بیگ بیات حاکم طایفه که در ظاهر پذیرای شاهزاده متواری شده بود بازداشت محترمانه او را به قزوین اطلاع داد و پس از ورود شاه اسماعیل دوم (حک : ???ـ ???) به قزوین او را به حضور شاه رسانید (اسکندرمنشی ص ??? منجم یزدی ص ??ـ?? حسینی استرآبادی ص ??). در اوایل سلطنت شاه عباس اول (???ـ ????) که حکومت قلمرو علیشکر ـ همدان ـ به محمد باقر میرزا پسر خردسال شاه عباس تفویض شد اغورلو سلطان بیات حاکم طایفه بیات و نواحی کزاز و کرهرود به نیابت از او به حکومت همدان رفت . اما شاهوردی خان حاکم لرستان کوچک که از مدتها قبل قصد تصرف بعضی مناطق تابعه همدان را داشت قلت یاران اغورلوسلطان را مغتنم شمرد و به بروجرد مقر او حمله برد. در این جنگ اغورلو سلطان کشته شد و لشکریان بیات متفرق شدند. تا اینکه شاه عباس خود به جنگ شاهوردی خان رفت و پس از شکست دادن او متوجه ایل بیات شد و کلیه مناصب موروثی اغورلو سلطان را به برادر او شاهقلی سلطان بیات تفویض کرد. وی که از تأخیر ایل بیات در امداد به اغورلو سلطان خشمگین بود به خواهش شاهقلی سلطان از مجازات ایل بیات درگذشت و پس از دریافت سه هزار تومان پول و سه هزار کره اسب بیاتی نژاد که همواره مورد توجه قزلباشان بود به قزوین بازگشت (اسکندرمنشی ص ???ـ??? بدلیسی ص ??ـ?? تاریخ قزلباشان همانجا ).
لازم به ذکر است که درمیان مردمان اطراف نوبران وکردر(کردخورد) دشت بیات (بایات اجاغی ، میچینک،یاتان ،سامان ،خان آقا و… فراهان افسانه شاهوردی خان معروف است ،او خان قوم بایات است که ایستاده قرآن می خواند و به لرها حکومت می کند. چهره ی اورا چنین توصیف میکنند،همیشه زلف های مشکی خود را درزیر کلاه پنهان می کرد،. صورت درازوبینی کمی بزرگ،ریش تُنک، چشم های عقابی داشت، قد نسبتا بلند، بالا تنه کوتاه پاهای کشیده و ابرمردی است که بعد ازشکست در جنگ بین اقوام که به خاطر بزرگ منشی آن شکست را قبول می کند تا رسم برادر کشی را بشکند.خان در دره ی گولجه از اطراف میچینک اقامت میگزیند؛ودراین مرغزار اسب های او که به تاراج رفته اند یکی بعد از دیگری می آ¬یند. با امدن اسب ها ،اودر دامنه تپه های گولجه دست تنها پنجاه زاغه می سازد بعد از تمام شدن زاغه ها رمه های به تاراج رفته اوهزار میش وبره و هفتصد بزو بزغاله وگاوهای پیشانی سفیدنر بر می¬گردند.برگشتن گاوهای نر را خوش یمن برای کشاورزی می گیرد .درغروب همان روز اَ ل اروادی (زنی برای دست ،از کنیزان بزرگ اجنه) از فر خداوندی به او هدیه می شود وبا قراردادن سنجاقی یا جوال دوزی در یقیه لباسش آل را مطیع خود می¬سازد،وتمام منطقه را زیر کشت میبرد.
درروایت شفاهی عامه نقل می شود ؛ آلآروادی زنی بود باهیکلی تنومند،چشمانی درشت ،پیشانی بلند وموهای وزوزی. دارای پستانای بزرگ و آویزان بود که هنگام دویدن مجبور می شد آنهارا ماننده کیسه ای برروی شانه هایش بیاندازد تا سرعت حرکت او را نگیرد. اَل آروادی دستهای بابرکتی داشت ،چنان که در یک نیم گرد نیم روزی خورشید تمام رمه را میدوشید. وبرای آوردن آب خمیر گندم وجو درروزاِشمّه( شنبه اِشمّه انمک وارد کار شدن) از چشمه ایغور (یک کیلو متری میچینک ) راهی آن جا می شد ساعت ها درنگ می کرد تا آب مخصو ص خمیر را از چشمه بگیردواگر آب خمیرآن روز ازچشمه نمی آمد درروز دُشمّه(یکشنبه روی کار پهن شدن) به چشمه سنگستان درچهار کیلومتری بایات اجاغی می رفت اگر آب خمیر ان روز هم نمی آمد در روز بَنَمّه (سه شنبه بلنمک روز پیچیده شدن درکار) به چشمه ای در دره اُوزخان(اوزچایی درپنج کیلومتری گولجه سه کیلو متری روستای کوسلر)می رفته واز آن چشمه آب می¬آورد ،وقتی او با آن ویژه گی آب را برای خمیرمهیا می کرد نان آن خمیرتا یک سال تمام نمی شد.
آل، شاهوردی خان رادر کارهای دیگر نیز معین وخدایار بوده مخصوصا در امور کشاورزی وبرداشت گندم .می¬گویند مرز کرت هارا به مدد او انجام میداد ومَثل سن با س من چک وار را به اَلآروادی نسبت می دهند.نقل می کنند که بعد ازآن که زن شاهوردی خان جوال دوز را از یقیه اَل آروادی بیرون کشیدو به او فهماند که خان برای رضای خدا اوراآزاد کرده است و دردامنه کوه دارسو برای او غاری ساخته تا درآن زندگی کند، آل اروادی به کوه رفت ،تازمانی که خان زنده بود گاه گاه از کوه به کنار چشمه می آمده ومانند طوطی همین چند کلمه را با آوازی محزون می گفته وباحرکات دست به زنهای کنار چشمه میفهماند که همیشه حاضر به خدا یاری و مدد خان است.
دعای اغوزخان برای آقا تورک خان
زرپی تانگری ای خدای بزرگ خداوند زیبا، خداوند آسمان
نگهبان تورک و سرزمینهایش باش! از شر دشمنانش حفظ کن! تورک را در نترسی و بی باکی پایدار کن! تورک را با جنگهای نظامی گرامی بدار! تورک را حقیقت گرا گردان! در قلب تورک قبل از هر چیز و حتی قبل از اینکه شکمش را با نان سیر کنی، عشق به تورک بودن را قرار ده! زندگی تورک را آرمانی کن و او را در راه آرمان گرایی به تلاش وادار! آداب و رسومشان را با جانشان حفظ کن! به تورک راحتی و آسایش مده! آنها را به زحمت و رنج کشیدن عادت بده! تا با رنج و زحمت قلبها و بدنهاشان آهنین شود! به همین دلیل به آنها قدرت فراوان برای تلاش کردن عطا فرما! تورک را فعال و در حال حرکت و پیشرفت قرار ده! به تورک ویژگی های پایدار و غیر قابل تغییر بده که با زمان تغییر نکند! فقط این ویژگی ها را در جهت کمال تغییر ده!
ای تانگری هرای!
نیروی ملی ، ناموس ، اخلاق ، عزم ، ثبات ، آرمانی بودن ، روح تورک دوستی ، میهن پرستی ، علم ، هنر ، نظم ، نیروی جسمانی و فراوانی نعمت ؛ به تورک از اینها بده! از تورک دزدی ، بی ناموسی و بی فرهنگی را دور کن! به تورک شخصیت و هویت بده! هویتی که بالاتر از همه باشد! تورک اعتماد به نفس داشته باشد! تورک را فردی حکم کننده و جدی بیافرین! بر احساساتش غلبه کند و با خشم قدم برندارد و از خشم منفجر نشود! همیشه خونسرد باشد! تورک را از هر ملتی جسور و شجاع بیافرین! خونخواهی کردن و انتقام را از یاد تورک نبر!
ای خداوند بزرگ!
دنیارا با تمام خوبیهایش نابود کن اگر میخواهی حتی یک تورک بیناموس بیافرینی! هر چه تورک ترسو وجود دارد همشان را نابود کن! تورک تمام چیزها را مقایسه کند، فقط چیزهایی را برگزیند که عقل و منطق به او می گوید! صبر داشته باشد و در برابر درد و غم پایدار باشد! اراده اش پولادین باشد! تورکی را که روش و مسلکش را تغییر دهد نیافرین! تورک را مانند میمون با اشتها و گرسنه مکن! تورک همیشه با احتیاط قدم بردارد! به زبان شیرین هیچ کسی گول نخورد! به کسی اعتماد و اطمینان نکند! قیمت تلاش از تیز هوشی بالاتر است! خدایا، تورک را تلاشگر نما! عمر تورک با تلاش بگذرد! به او همیشه عشق تلاش و کاررا بده که با همکاری و تعاون به تلاش عادت کند! تورک تنبل را بکش! به تورک بالاتر از همه ملتها هوش و زیرکی عطا فرما! هوش و تلاش؛اگر جفتشان با هم باشند در مقابل تورک کسی نمی تواند بایستد. تنها شرط اقتدار ملی آرمان و ارزشهای بلند مرتبه و مرتفع است. برای دستیابی به آن نیز اخلاقی بلند مرتبه ، فداکاری و ثبات در تصمیم و راه لازم است. تورکها را با اخلاق ، ثبات تصمیم و فداکار قرار ده! خدایا، تورکها را خود با دستانت متحد نما و از هر چیز مهمتر روح و فکر آنها را با هم متحد کن! آنها را مانند یک مغز و فکر به یک فرهنگ متحد کننده صاحب کن! تورک را به فرهنگ و آداب و رسومش وفادار نما! مردم تورک بدانید که آداب و رسوم پدران ما با گذشت اعصار بوجود آمده است و بی دلیل و حکمت نبوده است! خداوند من را از تحریف کردن و مجبور به تحریف نمودن آداب و رسوم و فرهنگ حفظ کرده و حفظ نماید!
ای خداوند بزرگ!
ملت تورک را اهل لاف گویی قرار مده! آنها را از انسانهایی قرار ده که از دستشان کار بر می آید! گفتن چیزی به معنای انجام وظیفه نیست! آنرا واقعا انجام دادن انجام وظیفه است و انجام دادن وظیفه را در فکرها قرار ده!
خداوند زیبا!
درخواست همیشگی من از تو این است: تورک را از تملق و چاپلوسی دور کن! تورک را از حرص پول کثیف حفظ کن! چاپلوسان را نیست کن!
ای خداوند!
خانواده تورک و فرهنگ و ادب و تربیتشان را جلوتر از همه چیز حفظ کن! در خاک سرزمین تورک آزادگان زندگی کنند! غیر از عدل و عدالت چیز دیگری حکومت نکند! تو به تورکها در مقابل طبیعت و چیزهای طبیعی عشق عطا فرما! در سرزمین تورک بی پولی هر چه بیشتر کم شود که فقر عیب و ضعف بشمار می رود!
ای آفریننده جهان، خداوند بلند مرتبه!
به تورک قبل از دادن انسانیت به آنها فهم انسانیت را بده! سخنان افرادی که از انسانیت حرف میزنند رنگی است برای رنگ کردن چشمانشان! مللی وجود دارند که ماسک انسانیت میزنند در حالی که زیر این ماسک حیوان زندگی میکند و توانایی درک انسانیت ندارند! خدایا، به تورک ارادهای بی عیب و سالم بده! در سختیها به صبرش، به تحملش و همچنین به غیرتش بیافزا! به او ویژگی بنیادین یعنی علاقه به انجام وظیفه و احساس مسئولیت بده! انجام مسئولیت را از سرزمین تورک کسر مکن! بزرگترین قدرت را که همانا عشق به تورک بودن است را به تورک بیاموز!
بیگ الله
سرزمینهایی که در آنها به تورکی صحبت شده است و یا برای تورکها سرزمین شدهاند، تا قیامت تحت حکومت تورکها قرار ده!
گردآورنده: یاشار نیازی / مارقوش
1- (قاموس الاعلام ترکی ) رجوع به تاریخ گزیده ص 558، 559، 561، 562 و حبیب السیر و فهرست آن شود. (لغت نامه دهخدا) .
2- (حمدالله مستوفی. ش، الف. ص، معین الدین نطنزی. ص ـ بدلیسی ص).
مارقوش ترکمن صحرا
دایرة المعارف ترکمنهای جهان
www.margush.ir
Tel: 0172 – 222 12 28
TelFax: 0172 – 229 14 49
Mobile: 0939 229 14 49
استفاده از مطالب سايت با قيد منبع مانعي ندارد.