آداب و رسومتاریخمذهب، اعتقادات و باورها

ایشان‌های ترکمن

 

سرگی دمیدوف  ترجمه از: رحیم کاکایی

درادامه نوشته‌هایی درباره اتنوگرافی ترکمن

«ایشان»‌ها شاید جالب‌ترین گروه و دسته‌بندی برای پژوهش‌گران مذهبی از روحانیت مسلمان باشد.

این گروه ودسته بندی وخود اصطلاح «ایشان» تن‌ها در آسیای مرکزی وهمچنین دربرخی مناطق دیگری( تارتارستان، با‌‌شقیر)،که درزمان خود حاوی فعالیت های تبلیغی روحانیت آسیای مرکزی بود مشاهده میشوند. اصطلاح « ایشان» نه درموطن اسلام، درعربستان سعودی، نه دردیگرکشورهای عربی، نه همسا‌یگان آسیای مرکزی – ایران وافغانستان- ( بجزآن مناطقی که بطورفشرده مهاجرین منطقه آسیای مرکزی زندگی می کنند ) شناخته شده نیست. خود اصطلاح «ایشان» فارسی است. درفارسی، تاجیکی، بلوچی وبرخی دیگر گروه های ایرانی زبان این واژه صرفا معنی ضمیر شخصی « آنها» را دارد. معذالک به گواهی مطالب مربوط به بسیاری زبان های دیگر، ضمیر مزبورتوانست نه تنها در معنی مستقیم خود، بلکه بعنوان شکل محترمانه ازجانب مردم عادی نسبت به افراد طبقات ممتا‌ز- هم عرفی وهم دینی بکاربرده شود وبکاربرده شد. نامیدن چنین افرادی با نام یا درشکل ضمیر مفرد درنوع خود تابو بود.

 

10427760838109907691 - ایشان‌های ترکمن

رعایا وسرف‌های روس به ارباب ومالک خود نمی‌توانستند « او» بگویند، بلکه تنها «ایشان» است: ایشان میل دارند برخیزند، شام بخورند، بروند وغیره [ بعنوان مثال درزبان فارسی، آقا فرمودند، آقا میل دارند و…- مترجم]. درمیان گروه روحانیت آسیای مرکزی وبویژه ترکمن «ایشان» ها بسیار محترم هستند. « تف ایشان برابر ده ملا است». این حرمت واحترام خرافاتی ناشی ازاین واقعیت است که «ایشان »ها نمایندگان روحانیت تصوف بودند.

 

صوفیسیم جریانی معنوی در اسلام است که بسیاری عناصرباورها وتصورات عامیانه ومردمی صد ها سال را درخود جذب واز محبوبیت بسیاربالایی بین مردم تا اسلام ارتدکس برخورداربود. مثلا، ملا نماینده رسمی اسلام می بایست آموزش های دینی معینی را برای اینکه مشغول کاروخدمت درمسجد شود یا نقش معلم را ایفا کند، دریافت کند.

 

اما«ایشان» حتی اگر درس نخوانده باشد، که درحقیقت دردوران پیش ازانقلاب بسیار نادر مشاهده است، عقیده براین بود که درپرتونیاکان نیرومند خود ازتقدس برخوردار است، ومیتواند به عنوان رهبرانواع مختلف مناسک ومراسم مذهبی – ملی یا بعنوان ریئس جامعه تصوف عمل کند. ازاین رودررابطه با صوفیان بین مردم آسیای مرکزی، دردوران پیشتربین ایرانی زبان ها دراکثریت خود، ضمیر«ایشان» به تنهایی بسیارمؤدبانه ترازعامیانه آنها بکاربرده شد.

 

با ورود فعال موج ترکها از قرن یازده – دوازده به آسیای مرکزی و ترکی کردن اساسی بخش هایی ازمردم ایرانی زبان به غیر از تاجیکها ، واژه «ایشان» که درارتباط با افراد معین روحانی بکاررفته بود ، بعنوان یک اصطلاح ویژه مذهبی درک وتعیین کننده یکی از مقولات روحانیت گردید.

 

بطورضد ونقیض وباورنکردنی، این اصطلاح مردم ترک زبان درمعنی جدید آن به محیط ایرانی زبان – به تاجیکها ، ولو درچند شکل تغییریافته فونتیکی « اِشون» بازگشت. قطعه زیر از کتاب « ناسخ التواریخ »،‌بطوربارز و روشن جاییکه شورش واغتشاش درمیان ترکمن های گورگن درسال ۱۸۴۱ میلادی توصیف میشوند ، هنگامی که نزد آنها شخصیتی که خود را ازدروایش صوفی می نمایاند می آید، تشریح می کند: برسم معمول دررسوم وعادات ترکمن ها، اینگونه افراد بطوراحترام آمیز حمایت میشوند ونام آنها بزبان آورده نمیشوند، ازاین رو به آنها « مرحمت آنها»،« حضرت ایشان» لفب میدادند. آکادمیسین و.و.بارتولد صاحب نظر عالی تاریخ آسیای مرکزی به معنی صوفیانه ی واژه ایشان اشاره میکند. وی می نویسد که این اصطلاح « درترکمنستان به معنی شیخ، مرشد، استاد، پیر( معلم، رهبر) برخلاف مرید ( پیرو، شاگرد)» بکارمیرود.

 

درباره «ایشان »ها بعنوان رؤسای جوامع تصوف، اسلام شناس معروف ل.ای.کلیموویچ وبرخی دیگر ازنویسندگان گفته اند. تا آنجا که به معنی مبداء این اصطلاح مربوط میشود هیچکس نه فقط ازمتد‌ینین معمولی ترکمن، بلکه خود «ایشان» های ترکمن، که این فرصت را بدست آوردم تا با آنها ازاواخردهه پنچاه تا سالهای دهه هشتاد قرن گذشته گفتگو کنم ، این مسئله را نمی دانستند. همین را میتوان باستثنای افراد نادر تحصیل کرده برای جامعه ترکمن های دوره پیش ازانقلاب گفت. یکی ازنمایندگان این استثناء که درمانغیشلاق ودرآستراخان زندگی میکرد شاعر ترکمن اواخر قرن هفده وآغاز قرن نوزده، حاتم شهیراست (۱). درشعر « کیمدیر» [ چه کسی است ] وی توضیح میدهد ( ترجمه نثر از مولف است. س.د.) « ای دوستان مسلمان».

 

چه معنی دارد « ایشان» وچه « درویش»؟

 

چنانچه نمی دانید، بشمایان توضیح دهم.

 

ایشان – به معنی « آن‌ها» است.

 

( درمتن اصلی : ایشان دییمِک – اُلار دییمِک )

 

گفتن اینکه چه زمانی دقیقا این عنوان برای گروه ودسته بندی روحانیت ظاهر شد دشوار است. اشاره ویادآوری نخستین به شکل « حضرت ایشان» درشرح حال های صوفیان معروف آسیای مرکزی بهاءالدین نقشبندی ( بخارا) وخواجه احرار( سمرقند) متعلق به قرن پانزده است. درمنطقه ترکمنها اواخر قرون وسطی ودوران معاصر که درآن مراکزتصوف ، مانند دوره های دیرتر وصوفیان برجسته ( پیر وشیخ ) بعنوان رهبران فرقه های پیروان خود وجود نداشت – مریدان (مراکز اصلی در این زمینه و به طور کلی در امر آموزش مذهبی برای ترکمنها درطول چندین قرن خیوه و بخارا باقی ماند ) انبوه اصلی «ایشان» ها درمناطق روستایی زندگی میکردند. تا حد معینی، منظره والگوی مشابهی دربسیاری مناطق دیگرآسیای مرکزی مشاهده شد. ازاین رو «ایشانیسم » را میتوان درنوع خودش بطور مشروط « تصوف روستاهای آسیای مرکزی» نامید. براساس یک سنت نیرومند احترام به نیاکان بین ترکمن ها، که درباره آن درسال های دهه شصت قرن نوزدهم شرق شناس وسیاح مشهور مجارستانی آرمین وامبری نوشته است ، تصوربراین بود که تقدس نیاکان – اجداد این یا آن قبیله «ایشان » بطور نزولی وتدریجی به اخلاف آنها منتقل میشد.

 

درباره خود «ایشان» ها وامبری مطالب زیر را می نویسد: « روحانیت سنتی مسلمان – علما به درجه وعنوان کتاب مقدس ( متون) مبین بخود می با‌لند، اما دررقابت با «ایشان» ، ملبس به اسرار عرفانی، آنها همواره مغلوب میشوند. جلب جماعت خرافاتی آسیای مرکزی برای یک کتاب سخت تراست و بدون آن «ایشان» همواره ازطلسم سحروجادو وآیین ومراسم ظاهری هزینه میکند. ملاهای درس نخوانده وکمترعا‌لم درآسیای مرکزی آسانتر رفتارمی کنند، اما فاتحه یا نفس حتی «ایشان» کاملا بیسواد برای آنها هم درچادر وهم دربیابان، هم تاخت وتاز راهزنانه وهم درمراتع وچراگاه ها» طلسم است.

 

آنطورکه یکی ازمناظر روشن این امردرزمان بسیار دیرتر به یاد میایند، دونماینده دین اسلام از روستای آق یایلا دراترک است، که درسالهای ۱۹۵۸ و ۱۹۶۶ گذرم به آنجا افتاد. یکی از آنها – انسانی لاغراندام درسن بازنشستگی، که قدری می لنگید ودارای چهره ای هوشمند بود الیاس ملا است، که مشهور به خبره گی وصاحب نظر دراسلام بود وبی غرض که نویسنده این سطور خود شاهد بود، دیگری – باقی ایشان ، مرد تنومند چهل وپنچ ساله ای بود که در مسایل دینی درک کمتری داشت. بیهوده نیست که مردم پشت سر او را یُوویی «ایشان» – « ایشان بدلی، ایشان غیرواقعی وجعلی) مینامیدند. با این حال درزمان مراسم وآیین های اصلی مسلما‌نی ( ازدواج – نکاح، نماز برای مرده – جنازه، ختنه سوران [ جشن بمناسبت ختنه ]– سنت وغیره) الیاس ملا مطابق همه مقررات مراسم را اجرا میکرد واما باقی ایشان تقریبا بدون دانستن نماز تنها مشارکت خود را وانمود میکرد،اولی بعنوان پرداخت نمادین دستمالی با چند کیلو قند وآب نبات آورد ، ودومی – قواره بزرگ مخملین، بعنوان نوادگان صوفیان مشهور. درگذشته قبل از انقلاب «ایشان» ها نقش مهمی نه تنها در حیات مذهبی بلکه در زندگی اجتماعی – سیاسی جامعه ترکمن ایفا میکردند و بطورفعال به عنوان نمایندگان سیاسی، الهام بخشان مسلکی، وگاهی بعنوان رهبران گروه ها وواحد های مسلح این یا آن گروه های قومی برآمد میکردند.

 

کافی است چهره کریه قربان مراد ایشان را بخاطر آورد ، که درمبارزه برای قدرت درسالهای دهه هفتاد قرن نوزده درگیری خونین بین قبایل ترکمن تیلکی وغا‌نجیق رابرمی انگیخت، سپس زیرلوای مبارزه با کفار بعنوان ایدئولوگ اصلی نبردهای تکه – روس درحوالی گؤگ دپه درسالهای ۱۸۸۰ – ۱۸۸۱ برآمد کرد ، که با این حال دربحبوحه محاصره قلعه فرارکرد وبا اموال ودارایی خود ازطریق شن زارها به مرو گریخت……

 

در دوران تزار، به اصطلاح دوران استعمار، «ایشان» ها موقعیت احترام آمیز خود را حفظ کردند. شمار آنها تنها درمنطقه فراساحلی خزر، که شامل خاک ترکمنها نیز میشد، علاوه بر مناطق تاشاووز ( داشاووز) نوارمناطق آمودریا درسال ۱۸۸۹ ، صدوپنچ نفر بود، که ازآنها پنجاه ودو نفردرشهرستان مرو بودند ( درآن زمان ۲۳۲ نفر ملا وجود داشت). دردوران شوروی بیشتر «ایشان» ها، بطورکلی روحانیت ترکمن، به خارج ازکشورفرارکردند و یا مورد تضییق قرارگرفتند. در دوره پس از فروپاشی شوروی ، زمانی که دولت ، برعکس دوره پیشین، شروع به اجرای سیاست ترویج وتشویق دین کرد، معدودی «ایشان» دوباره وضعیت رسمی را بدست آوردند.

 

+++++++++++++++++++++++++++

 

(۱) خاتم شهیر (۱۷۴۰ – ۱۸۲۴ )

 

– شاعر ترکمن، شعر کلاسیک ترکمن که تحت نام مستعار سید، سیدی، نیاز می‌نوشت. وی شاعر دوران معاصر مختومقلی بود. دراشعار شاعر به انگیزه های بی عدالتی اجتماعی وتفرقه بین مردم ترکمن اشاره می‌شوند. دراشعار او رویدادهایی ازتاریخ آسیای مرکزی بازتاب یافته‌اند. درشعرهای خاتم شهیر بسیاری نام چهره‌های تاریخی کازاخستان آبدیل‌خان (عبدل خان)، باگ بک، قومیس بای، اُده نِپس، سید بای ودیگران مشاهده می‌شوند. درآثار حاتم شاعر علاوه بر اشعار تاریخی بسیار درباره طبیعت سرزمین مادری وزاد‌وبوم،« بوز قاراغان» صحبت می‌شود.

 

شاعر سرزمین مادری خود را درچنین اشعاری مانند « آیراقتی »، « قیزیل – اوزِن » ، « شیر قالا» وغیره ستوده است. خاتم شاعر شخصیتی مذهبی بود ومدرسه ای را درناحیه آقشوکره بنیان‌گذاری کرد. به او به عنوان انسانی که دارای تجربه بزرگ زندگی وانسانی که خردمند بود جهت انجام گفتگو ها وشرکت درمصاله وآشتی مردم و قبایل اعتماد داشتند. بسیاری از آثار شاعر درشکل شفاهی حفظ شده است وبرخی از نسخه‌های خطی آن در بنیاد‌های نسخ خطی نادر آکادمی علوم ترکمنستان موجود هستند.

از وبلاگ قانیم ترکمن دریافت شد.

مارقوش / دايرة المعارف جامع ترکمن‌هاي جهان
www.margush.ir

استفاده از مطالب سايت با قيد منبع مانعي ندارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا