به مناسبت یادواره نازمحمد پقه / دکتر عبدالرحمن دیهجی
مارقوش: پیام دکتر عبدالرحمن دیهجی به مناسبت یادواره نازمحمد پقه
با سلام و درود به اعضای محترم ستاد یادواره نازمحمد پقه، ابتدا جا دارد که از تلاشهای بی دریغ این عزیزان برای اجرای یادواره شاعر گرانقدر ترکمن نازمحمد پقه تشکر کنم.
براستی که این گونه حرکتهای نادر فرهنگی برای زنده نگه داشتن نام یک شاعر و روزنامه نگار بومی، بهترین نشانه اعتلاء فرهنگی و ادبی در میان یک ملت است. اینجانب به عنوان کسی که در بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی با نازمحمدپقه همدم و همراه بوده و در مدت اقامت وی در تهران در سالهای77 -1376با آن شاعر در یک خانه اقامت داشته است، با ابراز شادمانی خود نسبت به اجرای این مراسم، اجازه می خواهم ، در شرایطی که درد فراق و دوری از وطن نعمت حضور فیزیکی در مراسم را ازمن گرفته است، حداقل با سخنان کوتاه خود در باره آن اهل قلم دیارمان، فیض حضور معنوی در مراسم را کسب کنم.
میخواهم با جمله ای کوتاه احساسات قلبی خود را این گونه بیان کنم که ترکمن صحرا با از دست دادن نازمحمد، باباطاهر دوبیتی های خود را از دست داده است. ناز محمد پقه با رباعیات نغزی که بر جای گذاشت پس از «عراز محمد شاعری» رباعی سرای بلند پایه ترکمن، گام راسخی در اعتلای رباعی برداشته است، آنچنان که همتایش را حتی در میان رباعی سرایان ترکمنستان نیز نمی توان مشاهده کرد. او که زندگانی اش سرشار از عطوفت و رأفت و عشق بود با شعرهایش نیز باران عشق را بر لبان تشنه صحرای ترکمن میبارید.
اشعار او با آن که اندیشه های انسانی و جهانی برداشت بوی نان و سفره و چای ترکمن را می داد. به قول معروف او شاعری بود که جهانی میاندیشید اما ملی و محلی عمل میکرد. او عشق را با نان گرم تنور مادران ترکمن سرشته به خواننده اشعارش هدیه میداد.
بیر کاسه قیزغین چای بیر دؤووم چؤرهک
بیر- ام آرما بیرده مهریبان یورهک
ایکیمیزه بو دونیادن عزیزیم
دوغرودانام موندان باشغا نه گرهک
ترجمه:
« پیاله ای چای، تکهای نان
و یک کلام « خسته نباشی» از قلبی مهربان
براستی که ما دو تا، از این دنیا
غیر از این چه میخواهیم ای عزیز! ای جان!»
ادبیات نوین ترکمن با فقدان وی دچار ضایعه بزرگی شده است. وی که می توانست رباعی ترکمن را تا ستارهها پرواز دهد، ستاره عمرش چه زود افول کرد. او با پرواز زود هنگامش در زمره شعرایی قرار گرفت که در جوانی بار سفر بستند اما یادگار ادبی که برجای گذاشتند چه پیران و چه طویل عمرانی را به قبطه انداخته است. او همچون « قربا ن نظر عزیزف» در ترکمنستان و « عبدالله توکای»، در تاتارستان و« قیصر امینپور» در ایران با این که در سن جوانی دار فانی را وداع گفت، اثری از خود برجای گذاشت که نام وی را برای همیشه در صفحه ادبیات ترکمن زنده نگه خواهد داشت. بی شک اگر اشعار نازمحمد پقه در جایی غیر از ترکمن صحرا چاپ می شد تا به حال به چندین نوبت چاپ رسیده بود اما متاسفانه مشکلات مالی و فرهنگی موجود در سر راه انتشار کتابهای ترکمنی در این دیار، کتابش را با تجدید چاپ آشنا نکرده است. امید است که این یادواره انگیزه انتشار مجدد مجموعه اشعار وی را در میان اهل فرهنگ این دیار و مسئولین محترم فرهنگی تقویت کند. یک بار دیگر، به عنوان یکی از دوستان نزدیک آن شاعر، از اعضای ستاد یادواره نازمحمدپقه، به خاطر این اقدام قابل تحسین و همچنین مسئولین و عزیزانی که راه را برای بهتر برگزار کردن مراسم هموار کردهاند تشکر می کنم.
اجرکم عندا…
دکتر عبدالرحمن دیهجی
مدیر مسئول هفتهنامه صحرا عضو هیئت علمی
و مدیر گروه گرافیک دانشگاه تراکیای ترکیه
21 شهریور 1393 –
همایش نکوداشت ناز محمد پقه