تاریخ تمدن قوم ترکمن در عصر باستان (بخش سوم)
« بخش سوم »
تورکمن نیوز – مطالب ارسالی از: آ. پاراخات
واژه انگلیسی (اقتصادی = Economic) دارای ترکیبات ترکمنی و اوستائی ست به این ترکیب و معنی:
4- اکونومیک= اقتصادی 1- محصولات کشاورزی 2- حاصل کشت و کار آخرین قسمت
اکو= کشت، کشاورزی
ئونوم= محصول، حاصل
ایک= علامت نبت
این ترکیب واژه انگلیسی و وجه تسمیه آن نشان میدهد که معیشت خانوادهها یا محصولات کشاورزی ممکن بوده است؛ چرا که شکار و گوشت شکار انبار شدنی نیست و برای همیشه نیز در دسترس نمی باشد. اما محصولات کشاورزی، غلات و حبوبات و تخم گیاهان، حتی به صورت پخته، خشک شده، و غیره، قابل انبار شدن بوده و جایگاه خود را به عنوان عیار معیشت خانواده و انسانها ازآن خود کرده است که می دانید نخستین تجارتها و بازرگانیها به صورت (پایاپای= رد و بدل کردن جنس) صورت میگرفته است.
واژه اوستائی(گئوش= نشخوارگر) سازنده واژههای ترکمنی، آذری، فارسی و اقوام ایرانی و آسیای میانه به نام و لفظ (قوچ= نشخوارگر) است که در انگلیسی نیز واژه (بز=GOSTE ) از همین ریشه است.
(خشایر= جفت حرکت کنندگان، شیران نر و ماده) سمبل جفت زیستن نخستین جمشید نوح پیامبر(ع) (شیران نر و ماده) در کنار هم است، در مفهوم حفاظت از حوضه زیستی وطن! محترم بودن خانواده و توجه به استحکام آن در بار آوردن فرزندان و نسل و حفاظت از کودکان و تغذیه و تربیت آنان.
به این ترکیب و معنی اوستائی، به واژههای ترکمنی آذری.
خشایر
خشا= جفت (قوشا= جفت) ترکمنی آذری!
یرا= حرکت کننده (یورار= حرکت کنندگان) ترکمنی، آذری.
این واژه اوستائی در طول دورانها تغییر و تحولاتی یافته و به صورت (شیر) در آمده است (خشئیر= شئیر= شیر= شیر)
که در نزد همه اقوام ایران باستان همین کلمه مشترک است درباره (شیر) ی که حیوانی درنده است.
– (خشا= خوشه ) سمبل ماه شهریور از نماد جمشید نخستین (نوح(ع)) است در پرداختن به امور (شورائی) که در همه کتابهای آسمانی (سوره) یا (فصلی) را به خود اختصاص داده و از آن همه بندگان خداست، تا همه در امور حکمت و اداره کشور که از کوچکترین نهادهای اجتماعی است، تا بالاترین تشکیلات حکومتی دولتی، نظر داده و دخالت کنند تا بدان حد که در صورت بیکفایتی فرد و افرادی مسئول یا تنی رهبران و سروران، آنان را از کار برکنار نمایند، و بدون خونریزی، با نظر آحاد ملت …خونریزی، با نظر آحاد ملت که (شوراها) در تمام نقاط پهنه گسترده ایران باستان، نمایندگان منتخب ملت بوده اند که مردم انتخاب میکردند و احدی از دولت و حکومت، حق دخالت در امور آنان را نداشت، بلکه فرمانبردار آنان بود:
لازم به توضیح است که چون رهبران الهی چون نخستین جمشید (نوح پیامبر(ع)) شیر بالدار عدالت بر گیتی و ابراهیم پیامبر (ع) شاهین عدالت و آزادی بر گیتی، خود جنگجویان انعطافناپذیر در برابر ناحق و ستم و ستمگران بودند، نظرات دور افتادهترین (شوراها) در کشور، ضوابط آداب و معاشرت بسیار عادلانه و آزادانه و دمکراتیک از پایین به بالا– و از بالا به پایین، جریان داشته است و همگان سروران عدالتخواه خویش را که آنان را از رستم هونها (تورانیان) یا از ستم خونریزان ضحاکیان نجات بخشیده بودند، چون جان خویش دولت داشتند و فدائیاش بودند
این است که در نظر پروردگار عالم که فرمان آن ذات اقدس به انبیاست. تشکیلات مردمی (شوراء) که سورهای یا فصلی از کتابهای باستانی را به خود اختصاص داده، از آن همه بندگان خداست، چه مسلمان و مومن، چه نامسلمان و نامعتقد به الله و انبیاء و از آن هیچ خرقه و گروهی خاصه دزدان و رشوهخواران و دلالان سیاسی و اقتصادی حکومت نیست و همه معتقدان به عدالت و آزادی و دفاع از کرامت انسانی و حقوق انسانها به آن میتوانند بپردازند که در راستای فرامین پروردگار عالم به انبیاست، برای رشد و تعالی فکری و فرهنگی و بارآمدن شخصیتهای دلسوز سیاسی و آگاه به امور اداره تشکیلات دولتی و حکومتی برای رفاه زندگی و وضع و حال مردم و بسامان بودن امور مربوط به ادارات کشوری و لشکری، در حفاظت و حراست از تمامیت ارضی و عرضی و آبروئی مردم و کشور.
لازم به توضیح است که دوره ایشان، عصر یخبندان است و سال تنها دارای 6 ماه میباشد، یعنی شش ماه روز و روشنایی بدون حضور آفتاب و شب بسیار سرد و یخبندان و بس تاریک.
ایران باستان عصر نخستین جمشید، (نوح”ع”) در محدوده نزدیک قطب شمال فعلی قرار دارد و برابر آنچه که از گزارشات حضرت زرتشت درباره طوفان نوح (ع) بیان میکند، چنین دریافت میشود که طوفان فوق الذکر که در کتابهای همه ادیان الهی، حتی قوم مایاهای نابود شده ازآن نوشتهها و خاطراتی در میان است؛ با تغییر و تحولات مغناطیسی و نیروهای حاکم مگانتو سفری بر کره زمین و دیگر کرات به وجود میآید ؛ یعنی محور زمین تغییر میکند و آبهای دریاها و اقیانوسهایی که به پرواز درآمده پوسته خشکی در تمام نقاط ترک برداشته از هم گسسته میشود. آب دریاها و اقیانوسها که به پرواز درآمدهاند برابر واژه ترکیبی که زرتشت برآن بکار میبرد (اوشان اورو= رودخانههایی پروازگر) برسر مواد مذاب فوران کرده از دل زمین، بخاراتی گرم پدید میآورد که بعد از آن سرمایی کشنده سراسر جهان را فرا میگیرد. چرا که هر آنچه از مایعات که بخار گشته گرم میشود، گرمایی اطراف را به خود جذب و اطراف را به سرما میبرد.
این گزارشات در (اوستا) زرتشت و کتاب (یاشتی) ایشان آمده است که بحث آن طولانی است، اما جهت اطلاع، عرض میشود که کشتی حضرت نوح نبی(ع) برابر همان گزارشات، (آئیرودینامیک= قایق گونه) نیست، چون ایشان قصد سفر ندارند که بخواهند دل آبها را بشکافند، بلکه ایشان میخواهند، قومی نادان را که اکوسیستم و اکولوژی را بهم ریخته و جان خود و جان همه حیوانات و حتی زندگی گیاهان را به خطر انداخته است از انقراض حتمی نجات بخشد.
کشتی ایشان 4 طبقه زیر آب، و 4 طبقه روی آب دارد و تقریبا هر دو به شکل اهرام ثلاثه مصر ساخته شدهاند.
این موضوع را داریوش کبیر در کتیبههای بیستون بهتر باز میگشاید و میگوید، داخل کشتی نوح، خالی نبود، پرواز انسان و حیوان و انبار حبوبات و غلات و تخم گیاهان بود که انسانها در اطاقکهایی به اندازه تن انسان جاسازی شده بودند و مثال لانه زنبوری بود که نوزادش را داخل حجرههای کوچک لانه زنبور نهاده باشد.
داریوش کبیر ادامه میدهد و میگوید– ای کس که به اندیشههای علمی و دلسوزانه نوابغی الهی توجه نمیکنی. بدان و آگاه باش … که من و تو … هنوز از کشتی نوح به ساحل نرسیدهایم از طوفان هولناک!! این خاکی که زیر پای من و توست… همان کشتی در طوفان نوح (ع) (بگا= گاو نر) است که هر لحظه با بهم ریختن اصول و قوافین آن (و آزار کردنش چون پشگان) بر زمین میغلتد و نابودت میکند.
در اوستا زمین را (گئثیا= نشخوارگر) معرفی میکند؛ یعنی موجود زنده و زندگی ساز و موجودی چون (گاو) که نشخوار میکند! واژه فارسی (گیتی) بر آمده از همین واژه اوستائی است.
دوره ایشان را 14000 سال قبل میتوان نخستین زد، البته با محاسباتی بر اساس گزارشات افلاطون راجع به زمان به زندگی حضرت زرتشت بیان میکنند و بنا به دلایل زمینشناسی که دانشمندان زمینشناسی و تکامل میگویند؛ 5 دوره یخبندان بر زمین حاکم گشته است که هر یک حدود (000/100) سال طول کشیده است که این دوره یخبندان بس سرد و تاریک نیز بوده است که این تاریک بودن را نیز از غیرفعال بودن درختان و ساقهها و لایههای زایشی دایرهای شکل درختان و آثار بازمانده دریافتهاند.
همچنین گفتهاند، در فاصله این 5 دوره یخبندان، دورههای روشنایی حاکم بر زمین نیز بوده است که هر یک از این دوره ها ( 15000 ) سال طول کشیده است.
پس نتیجه میتوان گرفت که این تغییر محوری زمین، که باعث تغییر محور جغرافیایی زمین نزدیک قطبها، صورت میگیرد، قطعا باید با نیروهای مغناطیسی و مگانتو سفری که بر کره زمین حاکم باشد باید در ارتباط عمل نماید، تا کرهای به این عظمت را هم تغییرات جغرافیائی، و نیز تغییرات مغناطیسی در آن ایجاد نماید؛ چرا که با تغییر قطب جغرافیائی، قطعا، تغییرات قطبهای مغناطیسی زمین نیز صورت میگیرد که در اصل تغییر قطبهای جغرافیائی (شمال و قطب جنوب) ممکن نیست مگر به تغییر نیروهای مغناطیسی و مگانتو سفری حاکم بر زمین.
در این تغییرات که باعث طوفان نوح میشود، محدوده ایران باستان یعنی شهرهای خوارزم، مرو، باکترئیش، سغد و سیحون و جیحون با ئوسانهایی چندگانه (حدودا 5 گانه) از محدوده قطب شمال که یخبندان و تاریک و بدون حضور آفتاب بوده است به محل فعلی در ترکمنستان منتقل میگردد و آفتاب پدیدار میگردد.
البته یادآوری این مسئله لازم است که در دوره حضرت ابراهیم (ع) (فریدون)، (آذر) (بهرام) که انقلاب ایشانست، آفتاب در کمسودترین حالت در افق جنوب اندکی پدیدار میشود و دائما در حال پرواز مشاهده میگردد که بالا و پایین میرود؛ چرا که هنوز زمین در حال نوسان است.
اوشاهین= خورشید اوستایی (پروازگر)– با از دست داده حرف اول اوشاهین= شاهین فارسی را میسازد
اوشاهین = خورشید اوستائی (پروازگر) در ترکمنی آذری با تغییر و تحولاتی چند هزار ساله به این صورت گون= آفتاب خورشید میسازد:
اوشاهین= اوشاگون= اوشا حذف گشته= گون= گون= خورشید ترکمنی و آذری، والا (گون) ترکمنی و آذری هیچ مفهوم و وجه تسمیهای ندارد که از ترکیبات آن بتوان در تاریخ تمدن ترکمنهای باستانی ایران و جهان پی برد که عنصری دخیل در حیات و ممات بشر، حیوانات و گیاهان، چه نقشی داشته و به چه مفهوم است.
اگر همین واژه یعنی (اوشاهین= پروازگر= خورشید) به عنوان، نماد و سمبل قیام و انقلابات علمی فردی نابغه به نام (نخستین جمشید، نوح(ع) یا (ابراهیم پیامبر؛ فریدون، آذر، بهرام) باستانی در میآید.
دلیل تاثیرگذاری عنصری به نام خورشید در حیات و تداوم زندگی و تعالی و ترقی و پیشرفت تمدن و پدیدار شدن مدنیت و رشد و تعالی ارکان آن تمدن بوده است.
گفتیم 7 روز هفته از بنیان نهادههای حضرت نوح و ابراهیم است که دارای سمبل (خورشید) در سراسر تاریخ تمدن بشراند، اما حضرت سارا (ع) نیز در همان تاریخ تمدن عنصر روشنگر علوم سترگ و آفتاب گونه انبیاءست بر شب نشستگان در دل شبهای شیدائی یا نادانی که 7 روز هفته انگلیسی نیز یادگارهای آنان ست.
روز پروازگر (خورشید)
روز مادر سرودها و آواز(ماه)
کاربر گرامی: لطفا با نظرات، انتقادات و پیشنهادات سازنده خودتان ما را در پیشبرد اهداف فرهنگی تاریخ و ادبیات ترکمن یاری فرمائید.
با تشکر از همکاری شما عزیزان دلسوز – روابط عمومی ترکمن نیوز
منبع: تورکمن نیوز www.turkmensnews.com
استفاده از مطالب سایت فقط با درج منبع مقدور است.