تاریخ تمدن قوم ترکمن در عصر باستان (بخش اول)
« بخش اول »
در اواخر دوره هخامنشی که اسکندر مقدونی به تعلیم و تربیت ارسطو و افلاطون که به تحقیق خود، خوشهچینان علوم همان کتابهای الهی ایران باستان بودهاند، تمدن گرانسنگ و شگفتانگیز ایران باستان را، نه با آتش زدن معابد و بیمارستانهایی چون گنزک ارومیه یا تخت جمشید یا خارج کردن 3000 با شتر و استر، طلا و نقره به یونان باستان، بلکه با تخریب تمام دانشکدههای آن دوران به طوری از ریشه برآوردند که بعد از 2500 سال ایران و ایرانی هنوز از زیر بارآن ضربه مهلک کمر راست نکرده و دریافتن هویتهای قومی و اصالتها و ارزشهای الهی …. دانش و شناختن شخصیتهای تاریخی و نابغه و جهانیاش، کمترین توفیقی نداشته است؛ چرا که شناختن نام (جمشید) یا (هوشنگ) یا (فریدون) یا (آناهیتا) ای باستانی، شناختن آنها نیست، بلکه باید اندیشهها، اصالتها، ارزشها و کارها و اقدامهای رنجبرانه آنها را شناخت و پاس داشت و بکار گرفت.
در دوره اشکانیان ترکمن (ق. م– 250) واژه (ئبلیم داتس= ناشران علم و دانش) بر سکهای اشکانی ضرب گشته؛ که دری را نشان میدهد، چوبین که برد و سوی آن در ماسکهایی تئاتری در حال خنده و گریه حک شده و بر بالای آن عقابی بزرگ بال گشوده است! (عقاب و شاهین از سمبلهای حضرت ابراهیم در کتابهای باستانی ترکمنهای ایرانیست).
این سکه نشان میدهد که در دوره اشکانیان، تئاتر در ایران وجود داشته و در گسترش فرهنگ و دانش فعال بوده است و برابر گزارشات حضرت زرتشت (باگوس) اول حضرت نوح (نخستین جمشید) و (باگوس) دوم حضرت ابراهیم پیامبر(ع) است.
برابر گزارشات ارسطو در کتابهای (بوتیقا) یا (رئوتریقا) نیز بنیانگذار شعر و موسیقی و تئاتر (باگوس) معرفی میشود و کجایی بودنش نیز ذکر نمیشود!
معنی این واژه به تلفظ و ترکیب اوستائی (باگوسا= منظومهسرا، داستانسرا) میباشند به ترکیب و معنی:
باگوس
(با= افسانه، داستان منظومه، تاریخ- بای ترکمنی آذری فعلی وارد در ترکیب (باستان = بای آست یانا= سرزمین نشینگاه افسانه)
گوس= سرودن- (قوش ش= سرودن) (قوش ماک= سرودن) ترکمنی آذری از آنست.
ا= علامت فاعلی، و درجایگاه (ئر= صاحب، نر، مرد)
این واژه باستانی در ترکیب (باگوسان= افسانهسرایان) پدیدآورنده (باءگوشی= افسانهسرا، داستانسرا) یعنی واژه فعلی (بخشی) است که واژههای ترکمنی آذری (باءگوسان) با از دست دادن بخشهایی از خود، در طول دورانی هزاران ساله، واژههای دیگری را پدید آورده است:
1- باگوسان= (باءگ) حذف شد = اوسان= اوسانه (روستاهای فارس) و افسانه فارسی را میسازد!
2- باگوسان= (باءگ) حذف شد= اوسان= اوزان= ترانه سرایان آوازخوان ترکمن و آذری را میسازد!
اجرای تئاتر و ارائه نقش شخصیتهای گوناگون تاریخی، فرهنگی، هنری، لشکری، کشوری، از مردم کوچه و بازار، برای فرزندان ایران زمین، اولین پلههای آموزشی آن بزرگان الهی برای احراز مقامات لشکری و کشوری و اجتماعی در این سرزمین محسوب میشده است که قوانین و ضوابط و دروس مربوطه به نگارش، سرودن فن بیان، بحث و جدل علمی و عالمانه و مستدل، نرمشها و رقصهای مربوط به آن نیز در این مقوله برابر گزارشات حضرت زرتشت پیامبر(ع) به عهده حضرت آناهیتا، یعنی سارای بزرگوار آمده است.
این موضوع، حتی در کتیبههای بیستون نیز از امور و فرامین حضرت سارا (ع) یعنی آناهیتا به تمام سران اقوام و بزرگان کشورهای تابعه اعلام و بسیار محترم و گرامی شمرده شده است. که باستانشناسان به دلیل اختیار واژگان سانسکریت به عنوان عیار در ترجمه کتیبه بیستون، چیزی از آن و دیگر موارد درنیافتهاند.
بنابراین ساسانیان، که تمام آثار باستانی اشکانیان (پارت) ها را در روی زمین محو و نابود کردهاند، حتی در تاریخ باستانی ایران دست بردهاند، دشمنان تمدن ایران بودهاند؛ چرا که این بزرگان الهی از همین قوم بوده و آن کتابهای آسمانی نیز به زبان همین قوم به نگارش درآمده بوده است، چرا که شخصیتهای الهی آن نیز از همین قوم بودهاند که ترکمنهای عصر باستان ایران زمین و بنیانگذاران این سرزمین و تمدن آن بوده و صاحبان بر حق این دیارند.
دلیل دیگر آنکه، ساسانیان خود را زرتشتی مینامیدند تا (اوستای) زرتشت پیامبر(ع) را کتاب آسمانی خود بنامند و ایرانیان را فریب دهند، در حالیکه نه قادر بودند اوستا را بخوانند و نه قادر به آموزش علوم آن کتابها بودهاند! نه تنها از اصالتها و ارزشها و علوم و شخصیتهای باستانی ایران اطلاع نداشتند که از آئینها و سنتها و اخلاق جامعه ایرانی نیز بیبهره بودند!
به همین دلیل است که جامعه ایران را به 4 طبقه تقسیم کردند که در آن فرودست، حق صعود و بالا رفتن به فرادست را هرگز نداشت، اگر چه شایستگیهای فراوان داشته باشد!
ازدواج با محارم را ساسانیان در ایران آن عصر جاری خواستند تا نسل ایرانی را همه ابلهانی ژنتیک بار آورند که توفیق نداشتند! اما … مغان دورههای بعد … فردوسی طوسی را … با تمام هوشیاریاش گمراه کردند.
آگاه باشید که مغان زرتشتی و فرقههای اینگونه، هندی تبارانی فارسی زباناند که فارسی میدانند و خود را (پارسیهای هند) و راندهشدگان اعصار ستم شاهان قلمداد میکنند… که دشمنان آئینی و آبائی این دیارند و گمراهی ایرانیان وسلطه خود بر ایران را در نوکری بر بیگانهها میخواهند که از کیسه و توبره آنان ارتزاق کردهاند!
اگر فردوسی طوسی میفرماید– ز اشکانیان جز نام نشنیدهام نه در نامه خسروان دیدهام! بدانید که دشمن به وظیفه خائنانهای که علیه ایران و فرهنگ و هنر و دین و زبان و تاریخ و تمدن گرانسنگ ایران دارد، کاملا آگاه است.
رستم ترکمن کمانگیری چون آرش را زابلی معرفی میکند! دریای خروشان خزر را نمیبیند و چشم بر حقیقت میبندد، اما دریاچه هامون را جایگاهی مقدس مینامند که (سوشینات= مهدی آخرالزمان) اوستای زرتشت= پیامبر(ع) قرار است از آنجا ظهور کند! که بسی جای تحقیق و تأمل دارد.
آنچه باعث سردرگمی باستانشناسان، خاصه زبانشناسان زبانهای باستانی شده است، تعیین واژگان زبان سانسکریت (ق.م -700) هندوستان به عنوان عیاری برای ترجمه کتابهای باستانی و الهی بوده است، در حالیکه زبان باستانی قوم ترکمن کهنترین زبان و قوم ترکمن، کهنترین قوم در سراسر جهان است که همه زبانهای دنیا، فرهنگ، دین و هنر از ارکان مدنیتی آنان سرچشمه گرفته است که بنیانگذاران نخستین تمدنهای این قوم شخصیتهای جهانی، علمی و الهی بودهاند.
وجه…. زبان (سانسکریت= زبان ادیبان) و زبان (پاکریت= زبان محاورهای و کوچه بازاری) هندوستان آن عصر است به واژگان زبان ترکمنی آذری به این ترکیب و معنیست:
(سانسکریت) صحبت کردن واضح و روشن
سانس= سانیک ترکمنی آذری= شمرده
گر= گر ترکمنی آذری= صحبت
ئیت= ئیتی اوستائی= انجام دادن کار ترکمنی آذری
(پاکریت) صحبت کردن نامفهوم صحبت کردن ناواضح
پا= اپا= خفه، آشغال، آشغالگونه
گر= صحبت
ئیت= ئیتی اوستائی= انجام دادن کار
از دیگر مواردی که زبانشناسان و باستانشناسان را به اشتباه انداخته، این است که متوجه نشدهاند، در اوستا و کتابهای باستانی ترکمنهای ایران باستان، حرف مشدد علامت ندارد، خاصه اینکه چون بعضی حروف در آن کتابهای آسمانی دوباره کنار هم در کلمهها آمده، آنها را به این اشتباه انداخته است که به طور کل (حرف مشدد) در این کتابها فاقد علامت بوده و هیچ حرفی، در هیچ کلمهای دوباره تکرار نمیشود، در حالیکه در این کتابهای آسمانی (حرف مشدد) نه تنها علامت ندارد، اما خواننده باید خود در یابد که جمله یا (بیت) منظومه دارای چه مفهومیست و (حرف مشدد) در کدام یک از حروف کلمه یا واژه قرار دارد.
حتی باید دقت کند که (حرف مشدد) در این کتابهای آسمانی تا چهار بار تکرار را نشان میدهد و علاوه برآن این تکرار حرف، به عنوان حرف مشدد به حروف (ما قبل خود) نیز تسدی مییابد که در بخش زبانشناسی به آن خواهیم پرداخت و به دیگر مواردی از این قبیل اشاره خواهیم کرد.
منبع: تورکمن نیوز www.turkmensnews.com
استفاده از مطالب سایت فقط با درج منبع مقدور است.