آداب و رسوممذهب، اعتقادات و باورهامقالات

موسيقي ترکمن گنجينه داستان هاي حماسي

حماسه سرایی های بخشی یا عاشیق دعوت مردم به صلح و صفاانسان یاری و تشویق همگانبر مقاومت در برابر زورگویان است

بخشی (باغشی) کلمه ای است در زبان سانسکریت که به معنی عالم مذهب بودایی است مغولان تعدادی از بخشیان را به عنوان دبیری و کتابت به خدمت خود گرفتند.فکرت ترکمن در مقدمه اثر تحقیقی خود در مورد داستان عاشیق غریب ، داستانها را آثار منظومی می داند که خیناگران اوزان ، آکین ها، بخشی ها، عاشیق ها همراه با قوپوز یا ساز تعریف می کنند آنها می کوشند تا با حرکاتی خاص ، تعریف خود را موثرتر کنند در زبان پهلوی ، به سرایندگان ترانه ها و حماسه های ملی گوسان یا کوسان می گفتند در زما حکومت ایلخان باش گوز در قرن نهم هجری ، اصطلاح “عاشیق ” به جای گوسان رایج شد.اسرافیل عباسوف ، محقق جمهوری آذربایجان عاشیق یا بخشی را در حقیقت خلف “اوزان ” و ساز او را شکل تکامل یافته “قوپوز اوزان ” می داند در هر یک از مناطق ترکمن نشین ، این افراد به نامهای باخشی و باغشی )ازبکستان و ترکمنستان ( و ژیرائوس )قاراقالپاق ها( معروف هستند عاشیق ها پیرو سنت بازمانده از دده قورقود، فرزانگانی هستند که سینه آنها گنجینه داستان های حماسی ، افسانه های ملی و نغمه های عاشقانه است این افراد در میان ترکمنان “هنرمندان سینکرتیک ” نامیده می شوند “ماکسیم گورکی ” یکی از عاشیق های معاصر داغستان به نام “سلیمان ستالسکی” را هومر قرن بیستم می نامد عزیز حاجی بیگف بنیانگذار مکتب نوین موسیقی آذر بایجانی ، هنر عاشیق را “خلاقیت خود مردم ” می داند و جعفر جبارلی از زبان عاشیق می گوید: “من عاشیقم ، من خلقم ” و عاشیق علی عسگر1926 ) 1821 ( سرحلقه عاشیق های معاصر، به این سوءال که عاشیق کیست و در میان مردم چگونه باید باشد، پاسخ میدهد:عاشیق اولوب ترک وطن اولانینهر آن که عاشیق شود و ترک وطن گویدازل با شدن پرکمالی گرکدیرباید از ازل پر کمال باشداوتو روپ دورماقدا ادبین بیله درنشست و برخاست آداب دان باشمعرفت علمیندن دولوگر کدیراز علم و معرفت پربهره باشدخالقا حقیقتدن مطلب قاندیرااز حقیقت به خلق نکته ها آموزدشیطانی ئولدوره ، نفسی یاندیرانفس را بسوزاند و شیطان را بتاراندائل ایچنده پاک اوتو را پاک دورامیان مردم پاکیزه نشیند و پاک برخیزددالیسیجا، خوش صدالی گر کدیرو از اینها گذشته ، خوش صدا باشداین گویندگان و نوازندگان مردمی ، از روزگاران قدیم در میان مردم شعر می گفتند، موسیقی شعر خود را می ساختند و در روزهای شادی و رنج با مراسمی خاص آنها را همراهی می کردند. عاشیق ها در حقیقت سرایندگان خواسته ها و تمایلات مردم هستند که در مراسم غم و سرور با زبان شعر و موسیقی با مردم هم آواز می شوند و هنرمندانه آنان را یاری میکنند.فعالیت هنری بخشی ها یا عاشیق ها ریشه در تاریخ آن قوم دارد که در پیشرفت فرهنگ و هنر هر ملت نقشی بسزا دارند و آنان همواره خادمان راستین هنر و شعر هستند. مضامین به کارگرفته شده در اشعار عاشیق ها، بیشتر در باره افشاکردن زورگویان ، طرفداری از ستمدیدگان ، تشویق همگان بر مقاومت در برابر خداوندان زر و زور، ترنم عشق صادقانه و محبت حقیقی ، تسلی مردم در برابر شداید و حوادث روزگار و دعوت به صلح و صفا، زحمت ، خلاقیت، انسانیت و انسانیاری است.بخشی های ترکمن غیر از سروده های خود از اشعار عارف ، ادیب و شاعر بزرگ ترکمن “مختومقلی فراغی “، “ملانفس “، “محمد ولی کمینه “، “مسکین قلیچ ” را انتخاب می کنند و با نواختن آلات موسیقی می خوانند وامبری می گوید: “شبها بخصوص در زمستان ، ترکمن ها میل به شنیدن قصه پریان و داستان های تاریخی دارند ولی بیشتر ترجیح می دهند بخشی به همراهی دوتار و اشعار قرقلو و امان ملا یا مختومقلی برای آنها تکرار شود او در ادامه می نویسد: آواز بخشی که اشعار مختومقلی را در آنجا می خواند، خیلی دوست داشتم و خاطره اش هرگز از ذهنم بیرون نمی رود، مخصوصا در اترک که یکی از این بخشی ها با ما همسایه بود او بیشتر شبها را در کنار ما می گذراند و همیشه دوتارش همراهش بود با آمدن او جوانها جمع می شدند و او با آهنگها و داستان های حماسی ، همه را محظوظ می کرد موسیقی ترکمن در زمره موسیقی کلاسیک محسوب می شود هنرمندان این فن ، قوانین حاکم بر موسیقی را بدرستی رعایت کرده اند و در حالی که آلات آنها ساده و محدود است نغماتی با پیچیدگی اعجاب آور خلق کرده اند.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا